جدول جو
جدول جو

معنی بی رگ - جستجوی لغت در جدول جو

بی رگ
کسی که تعصب و غیرت نداشته باشد
تصویری از بی رگ
تصویر بی رگ
فرهنگ لغت هوشیار
بی رگ
بی غیرت، کسی که غیرت و تعصب نداشته باشد
تصویری از بی رگ
تصویر بی رگ
فرهنگ فارسی عمید
بی رگ
((رَ))
بی غیرت
تصویری از بی رگ
تصویر بی رگ
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بی رنگ
تصویر بی رنگ
آکرماتیک
فرهنگ واژه فارسی سره
گیاهی که برگهایش ریخته باشد درختی که برگ نداشته باشد، بینوا فقیر محتاج
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بی رو
تصویر بی رو
بی آبرو، و بمعنی کیسه پول
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بی رنگ
تصویر بی رنگ
آنچه رنگ نداشته باشد، کنایه از ساده و بی آلایش، طرح ساده که نقاش بر روی پارچه یا کاغذ می کشد و بعد آن را رنگ آمیزی می کند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بی برگ
تصویر بی برگ
درختی که برگ هایش ریخته باشد، کنایه از بینوا، بی سر و سامان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بی برگ
تصویر بی برگ
((بَ))
بینوا، فقیر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بی رنگ
تصویر بی رنگ
((رَ))
بدون رنگ، عالم وحدت، کنایه از ساده و بی آلایش
فرهنگ فارسی معین
бесцветный
دیکشنری فارسی به روسی
عادم اللّون
دیکشنری فارسی به عربی
বর্ণহীন
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از بیرگ
تصویر بیرگ
کسی که غیرت و تعصب نداشته باشد بیغیرت بی عرق
فرهنگ لغت هوشیار